افسانه ها و واقعیت های پیرامون دولت اسلامی ولایت خراسان (داعش شاخه خراسان). ۱. ریشههای شکل گیری دولت اسلامی – ولایت خراسان عمدتا به فرار چند گروه شورشی از منطقه اورکزی در خیبر پختونخوای پاکستان به ولایت ننگرهار افغانستان، در اواخر سال ۲۰۱۴ برمیگردد. هنوز مشخص نیست که آیا این گروههای شورشی توسط نیروهای نظامی پاکستان به افغانستان رانده شدهاند یا طی یک تفاهم پنهانی و مطابق با سیاست دیرینه اسلام آباد برای بیرون راندن ستیزه جویان به خاک افغانستان، به آنها اجازه عبور امن به این کشور داده شده است. در افغانستان، بر اساس خویشاوندی و بدون در نظر گرفتن ملاحظات ایدئولوژیک، به این شورشیان توسط قبایل ننگرهار در غرب خط دیورند، طبق اخلاق پشتونوالی و تا حدودی برای جبران مهماننوازی که اورکزیها در جریان جهاد ضد شوروی در دهه ۱۹۸۰ به شهروندان افغانستان داده بودند، پناه داده شد. چند ماه بعد، زمانی که رهبران شورشی با مقر داعش در سوریه ارتباط برقرار کردند، اوضاع تغییر کرد. طی چند ماه، گروههای یاغی محروم اورکزی، ۸۰۰ هزار دلار کمک مالی دریافت کردند، تاریخ دقیق اولین انتقال کمک نقدی مشخص نیست اما این انتقال توسط نیروهای نظامی ایالات متحده/ ناتو، پیدا و توقیف شد. به نظر میرسد که برقراری ارتباط شورشیان اورکزی با مقر داعش همزمان با تصمیم داعش برای ایجاد شاخهی ولایت خراسان این گروه بوده است. ۲. در چند ماه از سالهای ۲۰۱۵ و اوایل ۲۰۱۶، داعش شاخهی خراسان از حمله به نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان خودداری کرد که باعث شد مردم محلی آنها را «تروریستهای خوب» بنامند. با این حال، این آرامش قبل از طوفان به زودی به پایان رسید و ناآرامیهای امنیتی آغاز شد. این گروه پس از بمبگذاری در یک مسجد، پرچم اورکزئی خود را پایین کشیده و پرچم سیاه گروه داعش را برافراشتند. ظهور داعش شاخهی خراسان در ولایت ننگرهار در شرق افغانستان، کارشناسان ضد تروریسم را غافلگیر کرد که معتقد بودند «تمکین» داعش، قلمروی تحت حکومت – (جامعهی که به اطاعت از آنها گردن فرو نهاده) – تنها در مناطقی با اکثریتِ سلفی قابل تاسیس است. در حالی که این منطقهی خاص، هیچ سکنهی سلفی نداشته است. ۳. تا پایان سال ۲۰۱۵، قرارداد شبکه حقانی برای اعزام مزدوران به جنگ سوریه در حمایت از گروه داعش به پایان رسید و برخی از بازگشتهگان آن قرارداد ماموریت جنگ سوریه، به داعش شاخهی خراسان در ننگرهار پیوستند تا اهداف خود را در ساحات محلی دنبال کنند. در این مرحله، شخصی مشکوک و مبهم به نام «مسلم دوست»، جهادی سابق که متهم به قاچاق مواد مخدر بود و به مدت ۳۰ سال محکوم به زندان خوانده شده بود، بدون هیچ توضیحی از زندان کراچی توسط سازمان اطلاعات نظامی پاکستان (آیاسآی) آزاد شد و به طور مرموزی، رهبری داعش شاخهی خراسان را برعهده گرفت. مسلمدوست بعداً به طالبان پیوست و این گمانهزنی را تقویت کرد که داعش شاخهی خراسانِ اولیه، بیشتر یک طعمه بوده تا یک شاخه واقعی از گروه اصلی داعش. تبدیل شدن داعش شاخهی خراسان از جعلی به واقعی پس از اولین کمک مالی از ابوبکر البغدادی، شدت گرفت. این کمک مالی از مقر داعش به ننگرهار، کلان دلیلی بود که نیروهای نظامی ایالات متحده و ماموریت حمایت قاطع، نظارت جدیِ خودرا بر این گروه آغاز بکنند. ۴. از همان مراحل اولیهی ظهور داعش شاخهی خراسان، رهبران جامعه/فرقه سلفی افغانستان با دولت جمهوری اسلامی افغانستان برای ایجاد مفهومی برای مقاومت ایدئولوژیک علیه داعش خراسان تماس گرفتند. آنها نگران فعالیتهای گروه داعش زیر نام فرقه سلفی و نگران شهرت و جایگاه خود در جامعه بودند. سلفیها میخواستند فرقهی خود را از اتهامات ارتباط با تروریسم و جنایتکاران حفظ کنند. این پیشنهاد به دلیل موجودیت ابهام و سوء تفاهمهای کلان در مورد سلفیت در افغانستان، مورد توجه قرار نگرفت و دولت وقت افغانستان، ایجاد و حضور نیروی نظامی-سلفی را خطرناک میدانست. در عوض، دولت رئیس جمهور اشرف غنی «قیام های قبیلهای» علیه داعش را در ننگرهار ایجاد کرد که هم در ریشهکن کردن این گروه و هم در مهار طالبان مؤثر واقع شد. از آنجایی که طالبان به تنهایی قادر به مبارزه با داعش شاخهی خراسان نبودند، به نوعی قیامهای قبیلهای ضد داعش را که بعداً به بخشی از نیروهای قراردادی امنیت ملی افغانستان تبدیل شدند، برهم نزدند. اگرچه همه رهبران داعش شاخه خراسانِ کنونی سلفی هستند و یا هم تمایلات سلفی دارند، اما جامعه سلفی اصلی افغانستان هرگز در حمایت از داعش شاخهی خراسان وارد عمل نشدند. پس از اشغال افغانستان در آگوست ۲۰۲۱، طالبان صدها تن از رهبران سلفی را به ویژه در مناطقی از ولایت ننگرهار، به اتهام جاسوسی برای دولت بدبخت جمهوری و عدم حمایت از طالبان، قتل عام کردند. کارزار اعدام و کشتار سلفیها در ننگرهار، توسط داکتر بشیر رئیس امنیت ملی ننگرهار انجام شد که ادعا میشود اعضای خانوادهی خود را در درگیری با گروه اولیه داعش شاخهی خراسان از دست داده است. ۵. شایعات پراکنده در جامعه با منطق قوی و با حجم زیادی از شواهد و قرائن پخش شد که نیروهای نظامی آمریکا/سیآیای، نبرد بین داعش خراسان و طالبان را تسهیل میکرده و گاهی اوقات پوشش هوایی را به نفع گروههای طالبان برای تثبیت بنبست بین این دو گروه نیز فراهم میساختهاند. ژنرالهای نیروهای نظامی آمریکا این ادعا را با گفتن اینکه «شاید طالبان از کارزار هوایی ما علیه داعش خراسان به عنوان راهداریِ رایگان بهره مند شدهاند، اما این امر هماهنگ نشده بود.» رد کردند. رهبر کنونی داعش شاخهی خراسان در آن زمان عضو شبکه حقانی بود و از قبل چندین عملیات مرگبار نمایشی را در مناطقی از کابل به نمایندگی از شبکهی حقانی انجام داده بود. این هنوز یک سوال داغ است که چرا نیروهای نظامی آمریکا با وجود داشتن قدرت نظامی و اطلاعاتی عظیم در منطقه و حمایت جوامع محلی در آنجا، هرگز نمیخواستند هیچ یک از این دو گروه (طالبان و داعش شاخهی خراسان) را از بین ببرند. استفاده از مادرِ همه بمبها (MOAB) در ۳ اپریل ۲۰۱۷ بر یکی از مغارههای فرماندهی ادعایی داعش شاخهی خراسان، تصمیمی احمقانه بود که بدون فلج کردن توانایی های داعش، برعکس جایگاه آنها را بالا برد. همچنین به داعش شاخهی خراسان دلایل بیشتری برای درخواست کمکهای بیشتر از مقر اصلی داعش داد. با دلایل قناعتبخشی، اعتقاد بر این است که هدف این حملهی ضعیف، بیشتر آزمایش اثربخشی بمب بوده است تا نابودی مغارهی فرماندهی داعش شاخهی خراسان. البته هنوز مشخص نیست که چه کسی در آن حمله کشته شده است. هیچ فرد محلیای در این حمله کشته نشد و هرگز یک بیانیهی قطعی یا گزارش دقیقی ازاین حمله به نشر نرسید. ۶. «عمر مفید» رهبران داعش شاخهی خراسان بسیار کوتاه است، به استثنای رهبر فعلی این گروه که به لطف داشتن مهارتهای فردی و عوامل متعدد مرتبط با محیط استراتژیک، از میانگین ۱۸ ماه بیشتر عمر کرده است. پس از برکناری مسلمدوست که یک جهادی غیر طالبانی از حزب جهادی «اتحاد اسلامی» بود، همه رهبران داعش شاخهی خراسان، یا اعضای سابق طالبان افغانستان بودند یا اعضای سابق تحریک طالبان پاکستانی. پیش از ظهور ثناالله که با نام مستعار «شهاب المهاجر» نیز شناخته میشود، امنیت ملی دولت جمهوری اسلامی افغانستان، اسلم فاروقی، برجستهترین رهبر داعش شاخهی خراسانِ این گروه را از زمان تاسیس آن، در قندهار زنده دستگیر کرد. او در سال ۲۰۲۱ با ورود طالبان به کابل از زندان آزاد شد. آزادی اسلم فاروقی یکی از بارزترین نمونههایِ است که چگونه جریان اصلی طالبان گاهی اوقات به دلیل روابط تاریخی بین این دو گروه، داعش خراسان را دست کم گرفتهاند یا حضور آنها را پنهان کردهاند. به استثنای مسلم دوست و رهبر فعلی، همه رهبران قبلی داعش شاخهی خراسان دارای اعتبار مذهبی محکمی بودند. ثناالله معروف به شهاب المهاجر نیز از قبایل پشتونهای نصیری در منطقه شکردره در شمال کابل است، فردی که از دانشکدهی انجینری انصراف داده، ابتدا با یکی از بستگان دور و سپس با دختر یکی از خانوادههای سلفیِ ولایت بدخشان ازدواج کرده است. ۷. داعش شاخهی خراسان از اصطلاحات و ادبیات خاص خود مانند «تمکین» به معنای منطقه تحت حاکمیت، «کتیبه» به معنای واحد نظامی، «اغماس» به معنای بمبگذارانتحاری که ابتدا با سلاح میجنگد و سپس جلیقه خود را منفجر میکند، «لجنه شرعی» به معنای شورا یا کمیته مرکزی که از لحاظ نظری بالاترین مرجع تصمیمگیری است، استفاده میکند. داعش به طور کلی، زمان و منابع قابل توجهی را صرف توجیه سیاستهای ضدشیعه خود، نادیده گرفتن دولتهای مشروع و قانونی، معرفی القاعده به عنوان متحد شیعهی ایران و متهم ساختن طالبان به مزدوری برای «نهادهای کفری» میکند. آنها برای برپایی «خلافت» بر اساس تعالیم ابن تیمیه، یکی از سختگیرترین محدثان اسلام با کمترین پیرو، با مشکل مواجه استند. با این حال، برنامههای آموزشی برای نیروهای انتحاری طالبان، دقیقاً با داعش یکسان است. محتوای یکسان توسط مربیان مختلف به نیروهای تروریستی آموزش داده میشود، یکی زیر پرچم سفید و دیگری زیر پرچم سیاه. ۸. در سالهای قبل از به قدرت رسیدن طالبان، حدود ۱۵ کتیبهی داعش خراسان توسط نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان با همکاری نیروهای نظامی آمریکا و شبهنظامیان تحت حمایت سیآیای سرکوب شدند. بر اساس اطلاعات، این گروه در حال حاضر چهار کتیبه دارد که دوتای آنها به طور مستقیم توسط خود فرد ثناالله رهبری میشوند. این دو کتیبه، «اغماسی» و «استشهاد» نام دارند («اغماسی» برای بمبگذاران انتحاری با سلاح و جلیقه و «استشهاد» فقط برای بمبگذاران انتحاری با جلیقه استند). ۹. در ماههای نخستین سال ۲۰۲۳، داعش شاخه خراسان به دلیل کمبود منابع مالی، عملیات خود را با کندی بهپیش برد. اما در نیمهی دوم سال، این گروه مبلغ قابل توجهی را از «منابع خارجی» دریافت کردند که حدود دو میلیون دالر گزارش شده است. این مبلغ بین فرماندهان مختلف و زیرشاخههای (کتیبههای فرعی) مستقر در افغانستان توزیع شد. علاوه بر «کمکهای خارجی»، داعش شاخهی خراسان، منابع درآمدزایی دیگری را نیز دارد که از آن جمله؛ مالیات بر تجارت چوب در ولایت کنر، اخاذی، باجگیری از تجارتها و برخی کمکهای مالی از افراد ثروتمند همدل یا تهدید شده از سوی این گروه است. در سال ۲۰۲۳، کمکهای مالی از قندهار در صدر فهرست قرار گرفت، اما همچنان در مقایسه با درآمد حاصل از تجارت چوب و کمکهای خارجی، ناچیز بود. ۱۰. شورای مرکزی داعش شاخهی خراسان یا «لجنه شرعی» تا خزان سال ۲۰۲۳، ۲۳ عضو داشت که اکثر آنها از مناطق قبیلهیی باجاورِ ایالت خیبر پختونخوا، ولایات کنر، کندز، کابل و هرات افغانستان بودند. نکتهای قابل توجه و گیجکننده این است که تنها عضو «لجنه شرعی» از ولایت بدخشان، جایی که جامعه سلفی قابل توجهی وجود دارد، فردی به نام «معاویه بدخشانی» است که فارغ التحصیل یکی از دانشگاههای لاهور، متاهل به یک زن پاکستانی و عضو سابقهدار «لشکر طیبه» است. لشکر طیبه یک سازمان بسیار منظم است که به عنوان یک واحد غیررسمیِ ارتش پاکستان شناخته میشود. معاویه یک عضو با قابلیت بلدیت به چند زبان در «لجنه شرعی» داعش شاخه خراسان شناخته میشود. ۱۱. بخش تبلیغات داعش شاخهی خراسان، مؤثرترین و مجهزترین بخش این گروه، توسط سلطان عزیز اعظم، فارغ التحصیل رشتهی روزنامهنگاری از ولایت ننگرهار، رهبری میشود. او سخنران پرشوری است و پیش از آنکه به ارتباط با داعش خراسان مشکوک شناخته شود، در یک رادیوی محلی کار میکرد. با وجود گزارشهای متناقض در مورد اعظم، او اکنون دومین فرد قدرتمند در ساختار داعش شاخه خراسان به شمار میرود. گمان میرود که نقشهای متعدد او شامل برنامهریزی برای بمبگذاریهای شهری و عملیاتهای پیچیده نیز باشد. بر اساس اطلاعات به دست آمده از طرفداران داعش شاخهی خراسان، اعظم در سال ۲۰۲۳ در شهر کراچی پاکستان دیده شده است، جایی که با خانواده خود با نام مستعار زندگی میکرد. گسترش قابل توجه حوزهی روابط عمومی فعالیتهای داعش شاخه خراسان، با راهاندازی تبلیغات به زبان فارسی با یک برگهی خاص تبلیغاتی برای مردم پنجشیر آغاز شد که آنها را به پیوستن به داعش شاخهی خراسان و انتقام گرفتن از طالبان تشویق میکرد. این گروه همچنان با تلاش برای بزرگنمایی شگاف هندو-مسلمان و معرفی خود به عنوان نیرویای برای انتقام از قدرتمندان، مخاطبان بیشتری را در شبه قاره، جلب کرده اند. یک برگهی تبلیغاتی پرحجم و تکراری داعش خراسان تحت عنوان «گاوپرستان – چگونه بر گستاخی هندوها پیروز شویم؟» استراتژی این گروه را علیه هند ترسیم میکند. ۱۲. طالبان برای جلب کمک و همچنان توجه کشورهای غربی و ایران، در نمایش تعصب بر ضد داعش شاخه خراسان، اغراق میکنند. تنها فرد مهم «لجنه شرعی» که طالبان او را کشتند، ملا فتح کنری، معروف به «فرمانده قاری کفار» بود. او در شمال کابل در درگیری با طالبان در خانهی امن خود کشته شد. واقعیت موفقیتهای جنگ ضد داعشیِ طالبان کمتر از ۱۰ درصد از اقداماتی است که دولت جمهوری اسلامی افغانستان پیش از این انجام میداد. هیچ کتیبهای از داعش شاخهی خراسان توسط طالبان به طور کامل سرکوب نشده است. دستاوردهای تبلیغاتی طالبان عمدتاً شامل هدف قرار دادن اعضای انفرادی داعش شاخهی خراسان است. گرچه هیچ سهمیهی کادر و معیاری برای کتیبهها وجود ندارد، اما طبق اسناد بایگانی ریاست امنیت ملی دولت جمهوری اسلامی افغانستان، حداقل تعداد لازم برای هر کتیبه، ۲۰ نفر است. ۱۳. چندین عامل باعث میشود مبارزه طالبان علیه داعش خراسان دشوار و حتی غیر ممکن باشد. این عوامل عبارتاند از: الف. بسیاری از رهبران داعش شاخهی خراسان، از جمله رهبر فعلی این گروه، در گذشته و در برههای از زمان عضو گروه تروریستی طالبان بودهاند. چنین پیشینهای به کادرهای داعش شاخهی خراسان قدرت میدهد تا زیرکتر از رفقای سابق خود عمل کنند و از تاکتیکهای مشترک برای محافظت و فرار بهره ببرند. ب. هزاران نفر از اعضای طالبان با زندانیان داعش شاخهی خراسان در زندانهای دولت جمهوری اسلامی همسلول بودهاند. در زیر یک سقف، برخی از اعضای داعش خراسان طالب شدهاند و برخی از طالبان به داعش خراسان پیوستهاند. این ابهام و آمیختگی، فضای بسیار زیادی برای مانور داعش خراسان ایجاد میکند. طبق گزارشها، شهاب المهاجر گفته است که ۱۵۰۰۰ همدل و همکار در درون طالبان دارد که به صورت تکبهتک برای انجام عملیاتهای خاص و تا زمان مناسب برای یک «کودتای نظامی» داخلی و استفاده از همهی آنها، این نیروها بسیج خواهند شد. ۱۴. ظهور ثناالله ملقب به شهاب المهاجر در رهبری داعش شاخه خراسان به نقش ادعایی او در بمبگذاری فرودگاه کابل در نزدیکی «دروازهی ابیگیت» مرتبط دانسته میشود که منجر به کشته شدن بیش از ۲۵۰ نفر، از جمله ۱۳ سرباز آمریکایی در آگوست ۲۰۲۱ شد. بیرحمی، قساوت و وحشیگری، او را در نردبان رهبری بالا برد، نه هوش یا اعتبارات مذهبی و تحصیلی. اعتبارات مذهبی و علمی او همیشه توسط اعضای باسابقهتر و مذهبیتر «لجنه شرعی» به چالش کشیده میشود. کشمکشهای داخلی بر سر اینکه چه کسی شایسته رهبری است، طی چندین ماه در سال ۲۰۲۳ باعث رکود داعش شاخهی خراسان و اختلاف در داخل این گروه شد؛ تا اینکه در یک جلسه «شورا» در ولایت نورستان افغانستان بر اختلافات غلبه کردند. دقیقاً در همین زمان بود که برخی حسابهای حامی طالبان و پاکستانیها در شبکههای اجتماعی دربارهی کشته شدن ثناالله مشهور به شهاب المهاجر گمانهزنی کردند. گفته میشود اعضای «لجنه شرعی» بحثهای تند و عمیقی با او داشتند که زیر عنوان «درگیری مسلحانه» در حسابهای طالبان و پاکستانیها در شبکههای اجتماعی، اغراقآمیز جلوه داده شد. رهبر داعش شاخهی خراسان قصد برکناری «معاویه بدخشانی» از لجنه شرعی را داشت، اما نتوانست حمایت کافی برای این کار را به دست آورد. بر اساس آخرین اطلاعات به دست آمده؛ پس از آخرین نشست «لجنه شرعی» در نورستان، معاویه دوباره به لاهور بازگشته است. ۱۵. موجودیت سلسلهای از روابط معاملاتی نیز بین طالبان و داعش شاخه خراسان مستند شده است. ملا جواد تاجمیر، معاون ریاست عمومی امنیت طالبان که برای بیش از دو دهه در پیشاور پاکستان مستقر بود و حملات تروریستی را در کابل سازماندهی میکرد، با موفقیت برخی از کارهای «کثیف» را در ازای مبالغ هنگفت و محافظت موردی به داعش شاخهی خراسان محول/برونسپاری کرده است. به عنوان مثال، مولوی صفیالله، رئیس پولیس طالبان در ولایت بغلان، از طالبانِ برجستهی بدخشان بود که ناراضی شده و علناً در کابل با همرزمان بدخشانی خود، از شخصیت و رفتار نژادپرستانه اداره طالبان انتقاد کرد. ملا جواد تاجمیر از این موضوع و ارتباط او با احمد مسعود، رهبر جبههی مقاومت ملی مطلع شد. مولوی صفیالله، یک طالب بدخشی شجاع اما بیباک که جایگاه و وابستگی خود به طالبان را برای در امان ماندن از انتقام این گروه، بیش از حد تصور کرده بود، در اثر انفجار یک بمب جاسازیشده در موتر اش توسط افراد قراردادی داعش شاخه خراسان که توسط ملا تاجمیر حمایت و هدایت میشدند، کشته شد. این تنها یکی از موارد مستند در سال ۲۰۲۳ است. همهی جنبههای این پرونده، پیدا و مستند شده اند. ۱۶. کتیبهها یا واحدهای عملیاتی داعش شاخهی خراسان از اصل «مجزاسازی» پیروی میکنند و بر اساس نیاز و ضرورتهای عملیاتیِ تعریفشده با یکدیگر تعامل دارند. برنامهی آموزشی «تجارت» داعش شاخه خراسان، شبیه به سرویسهای اطلاعاتی کشورهای مدرن است. آنها به نیروهای خود رفتارها و تاکتیکهای مقابله با بازجویی را آموزش میدهند. اعضای داعش شاخهی خراسان عمدتاً از تلگرام و سیگنال برای ارتباطات خود استفاده میکنند و در استفاده از واتساپ اجتناب میورزند. اگر یک عضو عملیاتی از یک کتیبه دستگیر شود، هیچ سرنخی از مکان و هویت دیگر کتیبهها نخواهد داشت. این مجزاسازی به داعش شاخه خراسان کمک کرده است تا با وجود تلفات مداوم، فعال باقی بماند. این پرسش وجود دارد که آیا خود شهاب المهاجر بر کل شبکههای داعش شاخه خراسان نظارت دارد یا هر کتیبهای مستقل است؟ پاسخ به این پرسش، تا هنوز به سان یک راز باقی مانده است. تنها بخشی که با همهی کتیبهها ارتباط دارد، بخش رسانهای است که توسط سلطان عزیز اعظم، روزنامهنگار سابق و تروریست فعلی، اداره میشود. ۱۷. حملهی وحشیانهای که در ۲۲ مارچ در مسکو رخ داد، ابتدا به داعش نسبت داده شد و سپس توسط وبسایت «اعماق» داعش به عهده گرفته شد. این حمله به طور قطع در بیشتر جوامع و ساختارهای دولتی، این پرسش را ایجاد کرده است که چگونه این گروه تروریستی «افراد خارجی» به ویژه شهروندان کشورهای آسیای مرکزی را جذب میکنند؟ داعش یک سازمان تروریستی با آگاهی بالا از فناوری است. آنها با نفوذ به گروههای چت، حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی و شناسایی جوانان آسیبپذیر، ناآرام و پریشان، آنها را جذب میکنند. همچنان باید به خاطر داشته باشیم که داعش یک سازمانی برای انجام قتلهای قراردادی نیز هست. آنها برنامههای آموزشی متفاوتی دارند که برای دستههای مختلف از افرادِ جذبشده، طراحی شده است. به نظر میرسد افرادی که در مسکو استفاده شدند، بیشتر در گروه «یکبار مصرف» قرار میگیرند. این نوع افراد برای یک ماموریت انتحاری جذب میشوند و بدیهی است که چنین افرادی دو نوع درس را برای جهتیابی و آموزش انجام حملات، دریافت میکنند؛ که با یک سخنرانی انگیزشی آنلاین شروع میشود و به جلسات حضوری ختم میشود – اما جلسات حضوری همیشه ضروری نیستند. اگر فردی با استفاده از سلاح و مواد منفجره آشنایی نداشته باشد، او را برای آموزش به خانههای امن خود در جایی در داخل افغانستان دعوت میکنند. افغانستان تحت حاکمیت طالبان در حال حاضر امنترین مکان برای اینچنین آموزشها است. ۱۸. از اواسط سال ۲۰۲۳، ریاست استخبارات طالبان، یک واحد جعلیِ جلب و جذب را بنام داعشِ شاخهی خراسان ایجاد کرده است که جوانان کشورهای مختلف آسیای مرکزی و کارگران مهاجر آسیای مرکزی در روسیه را از طریق ترکیه و ایران به کابل جذب میکند. این واحد خود را داعش شاخهی خراسان جا میزند؛ اما در واقع یک تلهی استخباراتی گروه طالبان است. استخبارات گروه طالبان به نام داعش شاخهی خراسان، هزینهی سفر این افراد را پرداخت میکند. هنگامی که به کابل میرسند، برخی از این تازهواردان به عنوان یک داستان دروغین اما موفقِ طالبان و تیتر جنجالی رسانهای که گویا «طالبان به عنوان یک گروه خوب، به طور مؤثر علیه داعش شاخهی خراسان مبارزه میکنند.» دستگیر میشوند. بعدتر اما طالبان این زندانیان را به کشورهای اصلیشان تحویل میدهند. تیم اطلاعاتی «روند سبز افغانستان» نام بسیاری از این افراد بدبخت را در اختیار دارد که در سلولهای بازداشت طالبان به سر میبرند. طالبان، این به اصطلاح «دستاورد» را به سرویسهای اطلاعاتی خارجی ارائه میدهند تا روابط اطلاعاتی با آنها را شیرین کرده و تحکیم بخشند. اما همهی آن زندانیان و آمارهای واقعی به سرویسهای اطلاعاتی خارجی، فروخته نمیشوند؛ برخی از آنها آموزش سلاح و مواد منفجره میبینند و برای مأموریتهای ویژه با نام داعش شاخهی خراسان اعزام میشوند. این برنامه خطرناک است و تاکنون تراوشها و ریزشهای بسیاری داشته است. علاوه بر روش فریب، برخی از مساجد و مدارس خاص در شمال افغانستان، خطبهها و سخنرانیهایی را برای مخاطبان آسیای مرکزی و کارگران مهاجر در روسیه برگزار میکنند. این مدارس و مساجد شمارهی واتساپ خود را در وبسایتهایشان تبلیغ میکنند و شنوندگان و بازدیدکنندگان را برای تعامل و کنش دعوت میکنند. افرادی که از میان مخاطبان علاقه نشان میدهند، بعدتر به برنامههای مختلف دیگر معرفی میشوند. در برخی موارد، این مساجد و مدارس از مخاطبان خود دعوت میکنند تا از راه دور صحبت کنند و همچنان قبل از نماز جمعه برای اهل جماعت در مساجد نیز سخنرانی داشته باشند. چنین فرصتی باعث سرخوشی داوطلبان و مشوق آنها به ادامهی این رابطه میشود. برخی از آنها در نهایت به دام گروه طالبان میافتند. به اشتراک گذاشتن سرخوردگیها تحت حاکمیت دولتهای قانونیِ سکولار، یا سختیِ کار و مهاجرت در خارج از کشور، از موضوعات رایج برای جذب آسان داوطلبان است. سطح بالای سرخوردگی، نشاندهندهی آسیبپذیری داوطلب و تبدیل شدن او به کاندیدای مناسب برای بدل شدن به یک تروریست تمامعیار هست. ۱۹. تیم اطلاعاتی «روند سبز افغانستان» پروفایلهای حدود ۵۷۵ نفر از عاملان داعش شاخه خراسان در مناطق مختلف افغانستان را تهیه کرده است. همهی این افراد تازهوارد هستند و هیچکدام از زندانیان دوران جمهوری که توسط طالبان آزاد شدهاند، در میان آنها نیست. از این میان، ۴۹۵ نفر (۸۶.۱ درصد) از این تروریستها، شهروندان افغانستان، ۷۱ نفر (۱۲.۳ درصد) پاکستانی، ۴ نفر (۰.۷ درصد) عراقی، ۴ نفر (۰.۷ درصد) سوری و یک نفر هم یمنی هستند. از ۴۹۵ شهروند افغانستان، قومیت ۲۳۸ نفر (۴۸.۹ درصد) ناشناخته است، ۲۴۹ نفر (۴۳.۳ درصد) پشتون، ۳۱ نفر (۵.۴ درصد) تاجیک، ۱۱ نفر (۱.۹ درصد) نورستانی و ۰.۵ درصد ازبک هستند. اطلاعات و بیوگرافیِ هر فرد مشخصشده نزد تیم اطلاعاتی «روند سبز افغانستان» موجود است. ۲۰. یک جزوهی تبلیغاتی پنجاه صفحهیی گروه داعش، عمدتاً به دلایل تفاوت دیدگاه استراتژیک و جهانی این گروه با القاعده میپردازد. این سند که به معنای واقعی کلمه با عنوان «خیانت در اتحاد» است، به زمانی اشاره میکند که داعش شاخهی خراسان تصمیم گرفت در زمان ابوبکر البغدادی و پس از آن به «القاعده محاصرهشده و ضعیفشده» در عراق و سوریه کمک کند. بیانیه داعش ادعا میکند که القاعده نتوانسته خود را از منافع شیعه جدا کند و به مبارزه برای آرمان پاک برپایی «خلافت» بپیوندد و به همین دلیل اتحاد آنها دوام چندانی نداشته است. بر اساس این سند که عمدتاً برای استفاده داخلی این گروه منتشر شده است، عواقب فروپاشی این اتحادیه سنگین بود، به دلیل آنکه اعضای ناراضی القاعده کارزاری را برای انتقامگیری از داعش آغاز کردند و با سرویسهای اطلاعاتی «دولتهای کافر و مرتد» همکاری کردند. سند مذکور پنجرهای را به روی پویاییهای داخلی بین سازمانهای تروریستی مختلف باز میکند؛ در حالیکه اعضای پایینرتبهی این سازمانها ممکن است برای غلبه بر رکود و سرخوردگی، طرف خود را عوض کنند، اما رهبران آنها با یکدیگر آشتیناپذیر هستند. تفرقه و اختلافهایی که بین آنها ایجاد شده است، عمدتاً توسط سرویسهای اطلاعاتی قدرتمند به دلایل ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیکی کاشته شدهاند. در نتیجهی کار خوب و منظم چنین سرویسهای اطلاعاتی قدرتمند، اتحاد جهانی تروریستها شکل نگرفته است و این گروهها در امتداد شکستگیهای ژئواستراتژیک همراستا با تقسیمبندیهای در حال ظهور جنگ سردِ جدید، همچنان تجزیه شده باقی ماندهاند. با این حال، با تشدید رقابتهای قدرتهای بزرگ، تلاش برای نفوذ و کنترل از راه دور افراطگرایان در حوزه اسلام سیاسی، کشش بیشتری پیدا خواهد کرد. ۲۱. بر اساس گزارشها، اعضای «لجنه شرعی» داعش خراسان در نشست خود در نورستان در اوایل خزان ۲۰۲۳ تصمیم گرفتند تأسیس «تمکین» – قلمرو تحت حکومت خود را به تعویق بیندازند، و در عوض روی حملات نمایشی و پر سر و صدای رسانهیی تمرکز کنند. در این شورا سه دیدگاه مورد بحث قرار گرفته است؛ تأسیس تمکین؛ که اکثر اعضا آن را بسیار پرخطر میدانستند و باید به تعویق میافتاد. برخی از اعضا حملات کوچک و طولانیمدت را ترجیح میدادند. نتیجهگیری شد که چنین حملاتی ممکن است توجه رسانهیی مورد نیاز سازمان را جلب نکند و باعث هدر رفتن منابع شود بنابراین، یکباره تصمیم گرفته شد که به سراغ حملات شهری با تلفات جمعی، تکاندهنده و نمایشی بروند. با این حال، این تصمیم گروه را از انجام عملیاتهای آسانتر دیگر مانند آدمربایی، اخاذی، ترورهای هدفمند و ارعاب محدود نمیکند. ۲۲. خلاصهی کلام: دو گروه داعشِ شاخهی خراسان وجود دارد که یکی شاخهی واقعی داعش است و دیگری جعل عمیق است، که توسط استخبارات گروه طالبان اداره میشود. هر دو داعش شاخهی خراسان؛ اصلی و جعلی، در عین حال قاتلانِ قراردادی هستند. فراوانی بمبگذاران انتحاری نزد طالبان، به آنها این امکان را میدهد که از برخی از آنها برای کارهای کثیفتری استفاده کنند و مسئولیت آن را بر عهده گروه داعش بگذارند. افغانستانِ امروز دور از دسترس است؛ کشورهای کمککنندهی غربی، به ویژه ایالات متحده، بدون نظارت و قید و شرط، پولهای هنگفت نقدی را به ادارهی طالبان سرازیر میکنند. جامعهی مدنی سرکوب شده است و رسانههای آزاد در کشور وجود ندارند، بنابراین برای کشف حقایق پنهان، تحقیقات مخفیانهای لازم است. آیا حملهی مسکو دیدگاه جهان را نسبت به آنچه در افغانستان در جریان است، تغییر میدهد؟ آیا ۲۲ مارچ، ۹/۱۱ روسیه خواهد بود؟ افراد کدام یک از گروههای داعش شاخهی خراسان برای انجام حمله به مسکو استخدام شده بودند؟ پرسشهای زیادی در این زمینه مطرح میشوند که به این زودیها پاسخی برایشان پیدا نخواهد شد و مطمئناً تنها با دستگیری عاملان واقعه، به نتیجه نخواهد رسید. یافتن مغزهای متفکر پشت این حملهی وحشیانه، مجموعهای کاملاً متفاوتی از فعالیتهای جدیِ اطلاعاتی-محور است. چهار تبعه تاجیکستان که در حملهی تروریستی و وحشیانهی ۲۴ مارچ دست داشتند، چیزی جز مهرههای سوختهی یک سرویس اطلاعاتی سازمانیافته نیستند – این قضیه را باید پیگیری کرد!