ترجمه متن مصاحبه محترم امرالله صالح، رییس و بنیانگذار روند سبز افغانستان – رسا با شبکه “دکن هرالد DH”
تاریخ مصاحبه: 25 مارچ 2025
منبع: https://www.deccanherald.com/world/the-tuesday-interview-us-betrayed-us-afghanistan-under-taliban-worse-than-what-india-wouldve-been-under-aurangzeb-in-2025-3461071
امرالله صالح در گفتوگویی با روزنامه “دکن هرالد DH” از موقعیت نامعلوم اظهار داشت که پاکستان اهمیت و ارزش خود را در افغانستان تحت کنترل طالبان بیش از حد برآورد کرده است. او همچنین معتقد است که هند میتواند در تعامل با افغانستانِ تحت ادارهی طالبان، تعادلی بین اصول اخلاقی و عملگرایی برقرار کند. صالح نزدیک به یک ربع قرن با طالبان مبارزه کرده است. او در سال ۱۹۷۲ در پنجشیر، واقع در شمالشرق افغانستان، زاده شد و پس از نبرد با رژیم کمونیستی، در جریان جنگهای داخلی ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ به جبههی متحد شمال به رهبری احمدشاه مسعود پیوست. صالح در سال ۱۹۹۷ بهعنوان رئیس دفتر ارتباطات جبههی متحد شمال در دوشنبه، نقش کلیدی در هماهنگی حمایت دهلینو از مبارزهی مسعود علیه طالبان ایفا کرد؛ طالبان تا سپتامبر ۱۹۹۶ بیشترین مناطق افغانستان را تحت کنترل خود درآورده بودند. پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱، او در سمتهای رئیس امنیت ملی، وزیر داخله و معاون رئیسجمهور در دولت افغانستان خدمت کرد. با فرار اشرف غنی از کابل، با فروپاشی جمهوریت، طالبان در آگست ۲۰۲۱ بار دیگر قدرت را به دست گرفتند و امارت اسلامی افغانستان را بازتأسیس کردند. در این میان، صالح مسوولیت ریاست دولت جمهوری اسلامی افغانستان در تبعید را به عهده گرفت.
خبرنگار: پنج سال از امضای توافقنامهی دوحه توسط دولت آمریکا تحت رهبری دونالد ترامپ با طالبان در ۲۹ فبروری ۲۰۲۰ میگذرد. پس از یک و نیم سال، طالبان بار دیگر کنترول افغانستان را در دست گرفتند. با نگاهی به گذشته، آیا فکر میکنید آمریکا با این توافقنامه مردم افغانستان را فریب داد؟ دولت ترامپ اخیراً برنامهی پناهندگی ایالات متحده را تعلیق کرده و جان صدها افغان که در جنگ علیه طالبان به آمریکا کمک کرده بودند، به خطر افتاده است. آیا افغانها احساس میکنند آمریکا به آنها خیانت کرده است؟
امرالله صالح: ایالات متحده در ۲۹ فبروری۲۰۲۰ توافقنامهی دوحه را با طالبان امضا کرد؛ توافقی که ما آن را کودتایی حسابشده میدانیم که راه را برای تسلط طالبان بر افغانستان هموار کرد. اینکه آمریکا به تخلیهی افغانهای در معرض خطر ادامه داد، کمترین اهمیتی ندارد؛ این نه خیانت را جبران میکند و نه میتوان آن را سخاوت نامید. خیانت اصلی زمانی رخ داد که ایالات متحده تأمین منابع و قراردادهای حیاتی را از نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان قطع کرد، دولت افغانستان را کنار گذاشت و مستقیماً با طالبان وارد مذاکره شد. این توافقنامه، با چهار بخش و ضمیمههای محرمانهی گسترده، منافع غرب، بهویژه آمریکا، را بر ثبات افغانستان ترجیح داد. حتی اگر تخلیهها به شکلی گسترده انجام میشد، این خیانت را جبران نمیکرد. آمریکا بهجای کمک به مردم افغانستان، برخی از کارمندان بلندپایه را بیرون کشید؛ در حالی که حدود ۲۰ میلیون زن در ستم گرفتار مانده بودند، این حرکتی بیمعنا بود.
خبرنگار: سهونیم سال از بازگشت طالبان به قدرت میگذرد. آیا میتوانید تصویری از وضعیت کنونی افغانستان برای خوانندگان ما ارائه دهید؟
امرالله صالح: من بهصورت مستقیم و همچنین از طریق مبارزه و مقاومت سازمانیافته با مردم خود در ارتباط هستم و به تلاشهایمان برای مقابله با طالبان ادامه میدهیم. سیاستهای طالبان با ذات انسانی در تضاد است؛ به همین سادگی. آنها سیاستهای خود را بر پایهی تفسیری از قرآن بنا کردهاند که دنیای اسلام آن را رد کرده و با آن مخالفت ورزیده است. فاجعهی افغانستان ریشه در ژئوپولیتیک و آموزههایی دارد که طالبان در مدارس دینی پاکستان فراگرفتهاند. از نظر ژئوپولیتیکی، قدرتهای غربی با اسلامگرایان افراطی به توافق رسیدند و افغانستان را به آنها سپردند. بهطور خاص، افراطگرایی مذهبیای که پاکستان دههها پرورش داده، اکنون بر افغانستان چیره شده است. آنها این را با سنتهای قبیلهای انزواطلبانه درآمیخته و نامش را اسلام گذاشتهاند. گرچه زندگی برای کل ملت به جهنمی تبدیل شده، وضعیت در شهرهای بزرگ، ولایتهای شمالی و پایتخت از همه بدتر است. این مناطق هیچ نقطهی اشتراکی با طالبان ندارند. بهصورت استعاری، گویی اورنگزیب در سال ۲۰۲۵ بار دیگر در هند به قدرت رسیده است. آیا این کابوس نیست؟ وضعیت افغانستان حتی از آن هم وخیمتر است.
خبرنگار: چرا جمهوری اسلامی افغانستان پس از خروج نیروهای بینالمللی و آمریکا بهسرعت فروپاشید و راه را برای طالبان باز کرد؟ چرا در ۲۰ سال پس از برکناری طالبان در سال ۲۰۰۱ نتوانستند پایهای محکم برای یک کشور دموکراتیک، مدرن و پیشرفته بنا کنند؟ دولتهای پیدرپی در کابل و جامعهی بینالمللی، بهویژه آمریکا، در کجا اشتباه کردند؟
امرالله صالح: برخلاف تصور رایج، جمهوری اسلامی افغانستان به آن شکلی که معمولاً تصور میشود فروپاشید، نیست. از سال ۲۰۱۴، آمریکا صدور ویزای ویژهی مهاجرتی (SIV) را برای هزاران نفر از پرسنل کلیدی مرتبط با نیروهای بینالمللی (ایساف)، مأموریت حمایت قاطع یا پیمانکاران آمریکایی آغاز کرد که نشانهی خروج قریبالوقوع آنها بود. با وجود اعتراضات ما، این برنامه نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان را به دو دستهی وابسته و غیروابسته به آمریکا تقسیم کرد. برای نمونه، نیروی حفاظت خوست (KPF)، واحدی مجهز و آموزشدیده توسط CIA بود که در ولایتهای مرزی با پاکستان عملیاتهای دشوار انجام میداد. آنها بدون مشورت با ما تحت این برنامه مهاجرت کردند و انرژی ما صرف پر کردن این خلأ شد. نهاد توسعهی بینالمللی آمریکا (USAID) میلیاردها دالر را برای تفرقهافکنی در طبقهی سیاسی هزینه کرد و عامدانه قدرت مذاکرهی آنها را تضعیف نمود. یک جمهورت متحد میتوانست نتیجه را تغییر دهد. برنامههایی چون حاکمیت قانون، آزادی بیان، برابری جنسیتی، دموکراسی و حکمرانی، مستقل و خارج از نظارت دولت افغانستان اجرا شدند و خود به تضعیف دولت کمک کردند. برخی سازمانهای غیردولتی حتی بر نهادهای دولتی غلبه یافتند. بررسی اسنادهای USAID نشان میدهد چگونه این کمکها ریشههای بومی جامعهی افغانستان را سست کرد و شکاف ایجاد نمود. آنها نهتنها میلیاردها دالر برای تفرقهافکنی صرف کردند، بلکه طالبان را بهعنوان حکومتی در انتظار به رسمیت شناختند. روند دوحه حرکتی حسابشده برای هموار کردن مسیر قدرت طالبان بود. در ولایتهای شمالی، آمریکا از حمایت عملیات نیروهای دفاعی و امنیتی ملی افغانستان (ANDSF) علیه طالبان خودداری کرد. وقتی ما بدون حمایت آمریکا کماندوها را به میدان فرستادیم، اطلاعات حیاتی را از ما پنهان کردند. در یک عملیات، ۳۸ سرباز ANDSF کشته شدند، در حالی که پهپادهای آمریکایی بالای سرشان پرواز میکردند. این پهپادها در دوران ریاستجمهوری جو بایدن هیچ کمکی نکردند؛ این خود خیانتی آشکار بود.
خبرنگار: زنان در دو دههی پیش بدترین قربانیان حاکمیت طالبان بودند و پس از بازگشت آنها به قدرت در سال ۲۰۲۱ نیز همچنان این وضعیت را تجربه میکنند. اخیراً طالبان دستورات جدیدی صادر کردهاند که زنان را از سخن گفتن، آواز خواندن یا حتی تلاوت قرآن در حضور دیگر زنان در ملأ عام منع میکند. چرا به نظر شما طالبان اینقدر با آموزش، توانمندسازی یا حتی زندگی آزاد زنان افغانستان مخالفند؟ آیا این صرفاً از تفسیر سختگیرانهی شریعت ناشی میشود یا از ترس اینکه توانمندسازی زنان ممکن است ترس را از بین ببرد و در نهایت به بقای آنها در قدرت آسیب بزند؟
امرالله صالح: طالبان نسخهی تحریفشدهای از شریعت را در افغانستان تحمیل کردهاند که دنیای اسلام را شگفتزده کرده است. این شریعت واقعی نیست، بلکه ابزاری است که در مدارس دینی پاکستان برای افراطگرایی ساخته شده و هیچ ارتباطی با اسلام ندارد؛ بلکه توهینی به این دین است. آنها از سرکوب بهعنوان ابزاری برای کنترول استفاده میکنند. اگرچه سرکوب زنان تیتر اخبار میشود، کل جامعهی افغانستان زیر یوغ این دیکتاتوری قومی – مذهبی خفه شده است. در نبود اقتصاد و ناتوانی در تأمین معیشت، طالبان با روشهایی عجیب تلاش میکنند انتظارات مردم را مدیریت کنند.
خبرنگار: در سال ۲۰۱۶، ۱۵ سال پس از برکناری طالبان از قدرت، بیش از ۵۴ درصد جمعیت افغانستان زیر خط فقر زندگی میکردند. چرا دولتهای پیدرپی در کابل، آمریکا و جامعهی بینالمللی نتوانستند تغییر بزرگی ایجاد کنند و مردم را از فقر نجات دهند؟
امرالله صالح: فقر در افغانستان عوامل متعددی دارد و با جنگ تشدید شد. در طول ۲۰ سال جمهوریت، کارهای خوب و زیادی صورت گرفت، اما پالیسی درست نبود. دولت ضعیف بود و جامعهی تجاری از این ضعف سوءاستفاده کرد و اقتصاد را غارت نمود. این جامعهی تجاری شامل شرکتهای بزرگ از کشورهای کمککننده بود. از هر دالری که به نام ما وارد میشد، ۸۰ سنت به پایتختهای کشورهای اهداکننده بازمیگشت. سفیر ما در آمریکا، سید طیب جواد، یکبار به سناتور جان مککین گفت: «آقای سناتور، ۸۰ سنت از هر دالر شما به ما میدهید، به آمریکا برمیگردد.» سناتور پاسخ داد: «چه اشکالی دارد؟» پس ارقامی که میبینید در افغانستان هزینه شده، به نام ما بوده، نه لزوماً در افغانستان.
خبرنگار: نظرتان دربارهی اقدام آمریکا برای مسدود کردن داراییهای بانک مرکزی افغانستان چیست؟
امرالله صالح: مسدود کردن داراییهای افغانستان توسط آمریکا پس از خروج، تصمیمی هوشمندانه و بهترین گزینه بود. این پول متعلق به مردم افغانستان است، نه طالبان که از آن برای تقویت دیکتاتوری قومی – مذهبی خود استفاده میکردند، نه برای رفاه مردم. این داراییها باید مسدود بماند تا دولتی منتخب در افغانستان شکل گیرد. هرگونه کمک بینالمللی تحت هر عنوان، در حالی که طالبان در قدرت است، به تحکیم دیکتاتوری آنها کمک میکند؛ پس از ملیشه های طالب، باقیماندهی آن به مردم میرسد. این کمکها باید با شروط سخت همراه باشد. هر کشوری که مدعی کمک به مردم افغانستان است، باید بپذیرد که بدون شروط سخت، این کمکها به مردم نخواهد رسید.
خبرنگار: ارتش ملی افغانستان نتوانست جلوی پیشروی طالبان را بگیرد، اما مقاومت علیه آنها بلافاصله پس از سقوط کابل در درهی پنجشیر آغاز شد. آیا میتوانید اطلاعات تازهای دربارهی مقاومت علیه طالبان ارائه دهید؟ آیا این مقاومت هنوز به پنجشیر محدود است یا فراتر رفته؟ آیندهی مقاومت را چگونه میبینید؟ آیا با حمایت جامعهی بینالمللی که به نظر میرسد بر مسائل داخلی متمرکز شده، موفق خواهد شد؟
امرالله صالح: نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان (ANDSF) بهسرعت سقوط نکردند. از سال ۲۰۱۵ با حمایت آمریکا و ناتو عملیاتهایی انجام دادند، از جمله اطلاعات، نظارت و شناسایی (ISR)، هرچند توانمندیهای کلیدی از دسترس آنها خارج بود. در سال ۲۰۲۰ این حمایت قطع شد و تعامل سیاسی غرب با طالبان سیگنالی مخرب در داخل و خارج افغانستان فرستاد. من پس از ۲۰۲۱ در کشور ماندم، فرار نکردم و مقاومت را پایهگذاری کردم، با وجود ادعای رسانههای مرتبط با آمریکا و ناتو که طالبان تغییر کردهاند؛ ادعایی که روحیه را تضعیف و جذب نیرو را مختل کرد. از درهی محاصرهشدهی پنجشیر بیش از یک ماه با آنها جنگیدیم و زمینه را برای مقاومت گستردهتر فراهم کردیم. ما با خون خود هدفی ثبت کردیم که بسیار مهم است. مردم افغانستان مشروعیت طالبان را رد میکنند. مبارزهی ما محلی است، اما به شبکهای ژئوپولیتیکی متصل است که نقشهای منطقهای و بینالمللی در شکلدهی مقاومت پس از ۲۰۲۱ حیاتیاند. موفقیت ما نباید فقط با تعداد طالبان کشتهشده سنجیده شود. واقعیت این است که طالبان مجبور شدند ۷۵ درصد ملیشه های خود را در مناطق مقاومتی مستقر کنند.
خبرنگار: دونالد ترامپ اخیراً از طالبان خواسته اسلحهها و تجهیزات نظامی بهجامانده از نیروهای آمریکایی در آگست ۲۰۲۱ را بازگردانند. آیا این تسلیحات به طالبان در سرکوب مقاومت کمک کردهاند؟ آیا درست است که طالبان برخی از این سلاحها را فروختهاند؟ آیا ممکن است این تسلیحات به دست گروههای تروریستی در پاکستان برسد؟
امرالله صالح: شواهدی داریم که نشان میدهد حدود ۱۰۰,۰۰۰ سلاح رهاشده توسط آمریکا و ناتو از زمان تسلط طالبان ناپدید شدهاند. شمارههای مسلسل و مکان ناپدید شدن آنها را میدانیم. «ناپدید شدن» میتواند به معنای سرقت، فروش یا انتقال به مخفیگاههایی برای اهداف پنهان باشد. دربارهی درخواست ترامپ برای بازگرداندن سلاحها، نمیدانم آیا این شعاری برای جلب توجه رسانههاست یا اقدامی جدی را در پی دارد. طالبان بهعنوان نیرویی مخفی توسط سازمانهای اطلاعاتی غرب، بهویژه آمریکا، شناخته میشوند. روند دوحه مرحلهبهمرحله توسط “سیا” نظارت شد. پس این تناقض بین رئیسجمهور و “سیا” از کجا میآید؟ حدسهای زیادی میتوان زد. در نوجوانی فیلمهای بالیوودی میدیدم؛ در برخی، قهرمان باید اسبی وحشی را رام کند، مثل فیلم «بیتاب». اسب پس از رام شدن، اهلی میشود. برای ترامپ، شاید مقدار سلاحها مهم نباشد؛ شاید فقط بخواهد بهصورت نمادین بر طالبان سوار شود تا نشان دهد تحت کنترولاند، سپس آمریکا آنها را بیشتر تغذیه کند.
خبرنگار: پاکستان دو دهه به طالبان کمک کرد و سپس در بهدستگرفتن کنترول افغانستان یاریشان داد، اما روابطشان در سالهای اخیر، بهویژه دربارهی اخراج پناهندگان و اتهام حمایت طالبان از تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی)، تیره شده است. شما آیندهی روابط طالبان و پاکستان را چگونه میبینید؟ دیدار رئیس آی اس آی پاکستان با رئیسجمهور تاجیکستان گمانهزنیهایی را برانگیخت. آیا جبههی ضدطالبان میتواند در آینده پاکستان را در کنار خود داشته باشد یا از حمایت آن برخوردار شود؟
امرالله صالح: هنوز مطمئن نیستم پاکستان تا چه حد با طالبان مشکل دارد. سیاستمداران و نهادهای پاکستانی میگویند تنها مشکلشان حضور رهبری تی تی پی در افغانستان است. اگر تی تی پی را کنار بگذارید، فاجعهی افغانستان برای اسلامآباد اهمیتی ندارد؛ این همان چیزی است که ارتش پاکستان بیش از ۴۰ سال آرزویش را داشت. هیچ رهبری واقعی در افغانستان نیست که آنها را به چالش بکشد. پاکستان به رنج میلیونها مهاجر اهمیتی نمیدهد؛ مهاجرانی که بهخاطر طالبان، که مستقیماً توسط آی اس آی و ارتش پاکستان حمایت شدند، آواره شدند. حالا مشخص شده که آی اس آی هر سال درمان بیش از ۵۰,۰۰۰ مجروح طالبان را در شفاخانههای پاکستان تسهیل کرده است. هدف پاکستان سرنگونی جمهوری اسلامی افغانستان و نشاندن یک ملای پشتون آموزشدیده در مدارس دینی بر قدرت بود؛ آنها به این هدف رسیدند. اما مشکل کجاست؟ پاکستان با بحران هویتی روبهروست و پشتونها خواستار خودمختاری، حق اظهارنظر و قدرت بیشتر، حتی استقلال، هستند. تی تی پی بهانهای به پاکستان میدهد تا همه را تروریست بنامد، بدون توجه به ریشهی خواستههایشان. در «لویه جرگه» پشتونها در ۱۲ اکتبر ۲۰۲۴، سیاستمداران و گروههای برجستهی پشتون پیشنهاد کمک به بازسازی خیبرپختونخوا و نابودی تی تی پی را دادند، اما اسلامآباد آنها را نادیده گرفت و حتی تخریبگر خواند. پاکستان نقش قطر و همکاریاش با آمریکا را دستکم گرفت و زیرکی “سیا” را نادیده انگاشت؛ فکر میکردند مثل دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، غرب برای ارتباط با افغانستان به آنها وابسته است. پاکستان ارزش خود را در افغانستان پساجمهوریت بیش از حد برآورد کرد. حالا فقط از اسلامآباد میشنویم که تی تی پی مشکل است؛ اما این مشکل ما نیست و هیچ سخنی دربارهی منافع ما نمیشنویم. تی تی پی را ما نساختیم؛ یکی از گروههای افراطی متعددی است که نتیجهی سیاستهای آی اس آی است و حالا به مشکلی برای خودشان بدل شده. ما فقط میخواهیم بدانیم اسلامآباد دربارهی طالبان افغانستان چه فکر میکند، چه نظامی را در کابل میخواهد و آیا از گذشته درس گرفته یا از مردم افغانستان بهخاطر حمایت از طالبان عذرخواهی خواهد کرد؟ نمیشود با ظاهرسازی همهچیز را نادیده گرفت.
خبرنگار: هند پیش از بازگشت طالبان نقش مهمی در زیرساختهای افغانستان داشت، اما پاسخش به قدرتگیری مجدد طالبان در ۲۰۲۱ متفاوت از واکنشش در ۱۹۹۶ بود. هند چند ماه پس از خروج نمایندگانش از کابل، تیم فنی را برای ادارهی سفارت فرستاد و در سالهای بعد با رژیم طالبان تعامل کرد. نظرتان دربارهی سیاست خارجی هند در قبال طالبان چیست؟
امرالله صالح: این واقعیت تلخی است که دیگر در عصر ارزشها و ایدئولوژیها زندگی نمیکنیم، حتی در هند. هند تلاش میکند خطر تروریسم را کاهش دهد، شاید با تعامل با طالبان یا نفوذ غیرمستقیم در ساختارشان. دهلینو با انتخاب سختی روبهروست: حفظ ارزشها یا پذیرش واقعگرایی محض. ما معتقدیم هند میتواند هر دو را انجام دهد؛ هم الهامبخش باشد و پرچمدار ارزشها، هم با مهارت از قدرت واقعگرایانه استفاده کند. اما هند روابطش را با افغانهایی که به دنبال نظام چندجانبه در کشورشان هستند، بهطور چشمگیری کاهش داده است. طالبان بهگونهای طراحی شدهاند که نمیتوانند امنیت منطقه را تضمین کنند؛ بلکه برای بیثباتی خلق شدهاند. دیر یا زود این حقیقت روشن خواهد شد.